شعر شریفی

تقدیم به عشاق شعر

شعر شریفی

تقدیم به عشاق شعر

نقطه چینها

زیاد سخت نگیرانسان!وقتیکه پیامکهای ممتدوتکراری عادت تناسل دست میشوند واعصاب مخاطب مونثت را خرد میکنند پس بایست سکوت کرد ونقطه چین نوشت.آری چین درچین نقطه نوشت ....................

نقطه هائیکه درسکوت وحشی یشان زل میزنند به درازای خاموش کلامکهائیکه که هرچه میدوند ومیپویند نمیرسند که نمیرسند......مثل قطارقیامت که بر ریل باریکش ازتیربرقهای موازی ومحال آرام و بی معنا میگذرد.......شاید نقطه چینها کفاره ی کلامهای تکراری ماهستند...پس بچین نقطه که نقطه خود میچیند.....چین درچین نقطه ...بچین

(نقش یک ماهی شاد برپوسیده ی دیواریکه بهرحال هرچند لرزان و کوتاه اما داره زندگیشو میکنه حتی برنقطه چینهای سفت سیمانها !)

غزل ترانه ای پاک

غزل ترانه ای روحانی .. بغضتو بشکن و دستاتو دراز کن بسمت و سوی حرم ، ضریح و خانه ای که تمام غماتو میپذیره .. از خانه خدا تا مشهد حاجات .. شریفی 

 

زتب میسوزد اینجا پیکرم دوست 

 

دلم میخواد که از اینجا برم دوست  

 

دلم میخواد که زائر باشم امشب 

 

به بامت پر بگیرد کفترم دوست 

 

ضریح شانه هایت را ببوسم 

 

بگیرم حاجتم از آن حرم دوست 

 

برم جائی ک غیر از تو نباشد 

 

نباشد هیچکس دوروبرم دوست 

 

کنار بغض تو پروانه آسا 

 

نشیند تا سحر چشم ترم دوست 

 

تو در آوار بغض و حسرت و بغض 

 

کنی با یک اشارت پرپرم دوست  

 

تو تنها عشق من هستی که داری 

 

مرا در قلب پاکت محترم دوست 

 

شریفی را به آرامش طلب کن 

 

که من صحرا به صحرا محشرم دوست