این بهرحال شعر خیلی تازه را همین امروز عصر با صفحه کلید گوشی به گونه ای فی البداهه سرودم
میرسد برگوش من هردم چنین
ناله ها از آریای نازنین
برق فانوس گدایان هاله شد
نورهاله میزند ازهر جبین
اوفتادیم ما به دریاها غریق
آن یدو بیضای او درآستین
هی بزائیدش تورم های زرد
گاو لاغرمرده ی ایران زمین
10به 11کرده ایم ماپیشفروش
8 ما را در گروی 9 ببین
جنس بنجل شد خوراک معده ها
مهر استاندارد او از چاپ چین
بی تعهد بی ضمانت بی حساب
هی به ماها میرسد از چین چنین
زاغکی با آن پنیرش روی تانک
روبهی بی دست و پا برروی مین
میرسد هردم زباغ تو بری
کی دهد باغت بری بهترازاین
قمپوز اعراب کلپک خورده را
کشوری بایک وجب در ذره بین
کشورک های عرب در حاشیه
قوز بالاقوز ما شد اجمعین
ازمن و ما هیچ کاری برنمیآید رفیق
تا مگر کاری کند روح الامین
توضیح : کلپک = مارمولک البته در این شعر اعراب سوسمارخوار
[:[:[:[:عبدل جان تورم با من وتو کاری ندارد 45S001:]
کدوم زهراخانم..............سرب سر من پیره مرد نذار بلبل