شعر شریفی

تقدیم به عشاق شعر

شعر شریفی

تقدیم به عشاق شعر

سخنی ...

نمیدونم اینهمه دردو کجای دلم بذارم که جیکش درنیاد............کاشکی بادبادکی بودم که بااین غمباد عروج میکردم آسمان هفتم را  ...دوست داشتم روحی میبودم  وسبکبال ابرها را میپیمودم حتی به قیمت خلاء.....دریاباآنهمه نوش دهان برعطش تو  قیف میکند  گردابی ازنمک گشوده برگ صحرا  که هرچه مینویسم توقیف میکند......تمام کتاب نوشته ام را آتیش کشیدم...